بازی هیجان در بورس تهران

2021. 10. 19. 22:01카테고리 없음

 

منشأ ترس در تالار شیشه‌ای

دنیای اقتصاد : «همه را به یک چوب می‌زنند.» این روایت این روزهای بورس تهران است. جایی که وفور معامله‌گرانی که بدون تجربه و تخصص تصمیم به سرمایه‌گذاری مستقیم در بازار سهام گرفته‌اند، سبب شده است در یک رخداد که می‌تواند اثرات متفاوتی برای سهام و صنایع مختلف داشته باشد، حرکتی دسته‌جمعی را در بورس شاهد باشیم. وجود قوانین غیرکارشناسانه‌ای همچون دامنه نوسان و حجم مبنا چنین الگویی برای معاملات بازار سهام ایران رقم زده و صف‌نشینی را به رفتاری غالب در بازار تبدیل کرده است.

در حالی با بازگشت نسبی بازار طی دادوستدهای روز دوشنبه، سهامداران به‌پایان روزهای سرخ تالار شیشه‌ای امیدوار شده بودند‌ معاملات روز گذشته چهره‌ دیگری را به‌نمایش گذاشت.  دیروز شاخص‌کل با ریزش۵۶/ ۲‌درصدی تا محدوده یک میلیون و ۳۹۱هزار واحد عقب نشست. به‌نظر می‌رسد در کنار واهمه‌های این روزهای بورس‌بازان از تداوم افت نرخ دلار با احتمال احیای برجام طی ماه‌های آینده، حالا تهدید بنیادی شرکت‌ها از سوی بازار جهانی کامودیتی‌ها نیز به‌مجموعه ترس سهامداران بورسی افزوده شده است.

اما فارغ از همه این اخبار و رویدادهای اثرگذار بر بازار سهام که طی هفته‌های اخیر به‌نگرانی سهامداران منجر شده است، آنچه به‌ریزش بعضا غیرمنطقی شاخص‌ها منتهی شده، نگاه غیرکارشناسانه به‌اتفاقات و حرکت‌های توده‌وار نشات گرفته از قوانینی همچون دامنه نوسان وحجم مبنا است که یک روز صعود دسته‌جمعی سهام را در پی دارد و روز دیگر سرخ‌پوشی یکپارچه.

  منطق؛ نیمه گمشده بورس

یکی از نکاتی که این روزها کارشناسان و تحلیلگران بورسی را شگفت‌زده کرده، تشکیل مجدد حرکت‌های توده‌وار این‌بار در صف‌های فروش است. هر چند این مهم تازگی ندارد و در دوره‌های مختلف بازار سهام مشاهده شده است اما بازهم سبب شگفتی می‌شود. درست است که نوسان در ذات هر بازار سرمایه‌‌گذاری قرار دارد اما این نوسان باید بر اساس منطق و اصول باشد. در حال‌حاضر نرخ بهره، مذاکرات برجامی، وضعیت بازار ارز، آینده نامطمئن بازارهای جهانی و امثال آن به ‌هراس بورس‌بازان انجامیده است اما باید توجه داشت حالا که سرمایه‌گذاران تصمیم گرفته‌اند به‌صورت مستقیم در جریان دادوستد سهام مشارکت کنند، لازم است تا هر سهم و نماد را بر اساس متغیرهای بنیادی اثرگذار بر آن تحلیل کنند و «تمام بازار را با یک چوب نزنند.» اما آنچه این روزها می‌بینیم سوختن ‌تر و خشک با یکدیگر است. گویا سهامداران به ‌این نکته واقف نیستند که هر اخبار و رویداری اثر خاص خود را بر سهام گروه‌های مختلف می‌گذارد و حتی در یک صنعت نیز نمادهای زیرمجموعه ممکن است اثرات غیرمشابهی از یک اتفاق بپذیرند. یک خبر برای کل بازار و سهام و صنایع لزوما بد نبوده و از این‌رو نمی‌توان با هیچ دیدگاه و نظری افت و اخیر قیمت‌ها را توجیه کرد. همان‌طور که در رالی ابتدای سال ۹۹ امکان توجیه صف‌های خرید و رشد‌های افسارگسیخته وجود نداشت. البته پربیراه نیست اگر بگوییم وجود قوانین غیرکارشناسانه‌ای همچون دامنه نوسان و حجم مبنا چنین الگویی برای معاملات بورسی رقم زده است، جایی‌که صف‌نشینی به‌رفتاری غالب در بازار تبدیل شده و به‌نظر می‌رسد تا اصلاح‌نشدن برخی قوانین نمی‌توان امیدی به ‌تحلیلی‌شدن معاملات سهام داشت.